هر فرد موفقی صادقانه شکست را میپذیرد و برای همه ما اتفاق افتاده است. ولی از هر شکستی ما دو چیز باارزش را یاد میگیریم. یکی اینکه حداقل یک دلیلی برای شکست ما وجود دارد و دوم اینکه میتوانیم از شکست خود دوباره شروع کنیم.
چگونه ما شکست میخوریم و چگونه میتوانیم آن را درست کنیم؟
به گفته شیو خرا، شکست معمولاً به خاطر یکی از ۷ دلیل اتفاق میافتد و یکی از نویسندگان مشهور گفته است، هرکسی به ما چیزهای باارزشی یاد میدهد تا بدانیم چگونه میتوانیم از شکستی که آنها داشتهاند جلوگیری کنیم.
در ادامه دلایل اینکه چرا شکست میخوریم و راهحلهای آنها آمده است:
- عدم پافشاری
اکثر افرادی که شکست میخورند به خاطر این نیست که دانش یا استعداد کافی ندارند بلکه به خاطر این است که آنها کار خود را ترک کردند. مهم است دو چیز را به یاد داشته باشیم؛ مقاومت و پافشاری. پافشاری در کاری که باید انجام دهید و مقاومت در کاری که نباید انجام دهید.
رویکردهای جدید را یاد بگیرید؛ پافشاری مهم است ولی با انجام کارهای تکراری و امید به اینکه که این بار موفق میشوید، شما را به هدفتان نزدیک نمیکند.
به تلاشهای ناموفق قبلی خود نگاه کنید و تصمیم بگیرید چه چیزی را باید تغییر دهید. اصلاحات و تغییرات را در حد متوسط ادامه دهید و از تجربیات خود بهعنوان یک راهنما استفاده کنید.
- نداشتن باور
کسانی که باور ندارند به میانه راه میرسند. اما چه اتفاقی در میانه راه میافتد؟شما فرار میکنید. افرادی که باور ندارند، باهم هستند برای اینکه اعتمادبهنفس و شجاعت ندارند. آنها میخواهند پذیرفته شوند، حتی اگر بدانند کارشان اشتباه است.
تصمیم بگیرید چه کاری برای شما مهم است. اگر کاری اشتباه است، آن را درست انجام دهید. در کارهای خود شور و شوق داشته باشید. همکاری و مشارکت خوب است، اما ارزشهای خود را به خطر نیندازید.
- دلیل آوردن
برندگان شاید تحلیل کنند ولی دلیل نمیآورند. بازندگان دلیل میآورند و یک کوهی از بهانه میآورند که چرا موفق نشدند.
چشمانداز خود را عوض کنید. از هر تلاش ناموفقی بهعنوان یک شکست فکر نکنید. افراد کمی در دفعه اول موفق میشوند. اکثر ما فقط با تمرینهای پشت سرهم سعی میکنیم به اهدافمان برسیم. کار خود را به بهترین صورت انجام دهید تا هر چیزی را درباره اتفاقی که افتد و علت آن را یاد بگیرید.
- فراموش کردن اشتباهات شکست گذشته
بعضی مردم زندگی میکنند و یاد میگیرند، و بعضی فقط زندگی میکنند. شکست یک معلم است اگر نگرش درستی داشته باشیم. افراد عاقل از اشتباهاتشان درس میگیرند.
شرایط را تحلیل کنید، به چه چیزی میخواهید برسید؟ استراتژی شما چیست، چرا خوب کار نمیکند. آیا مشکل خود را درست بررسی کردهاید؟
اگر پول لازم دارید، گزینههایی وجود دارد که میتوان سرمایه را زیاد کرد. میتوانید هزینهها را کم کنید. درباره کاری که میخواهید انجام دهید فکر کنید.
- نداشتن انضباط
هرکسی که کار مهمی را انجام داده است، آن را بدون داشتن انضباط انجام نداده است. باانضباط میتوانید نفس خود را کنترل کنید، و شما را از حواسپرتی و وسوسه دور میکند. اینگونه بر ماندن تمرکز میکنید.
یک فرد کمالگرا نباشید. ممکن است یک دید ایده آلی داشته باشید از اینکه موفقیت شما چگونه به نظر میرسد و از احساسی که دارید.
شاید برای شما انگیزه آور باشد ولی شاید واقعی نباشد. موفقیت در یک هدف از مشکلات دیگر شما جلوگیری نمیکند. درباره کارهایی که شما را راضی میکند روشن باشید و با مسائل سطحی خود را آزار ندهید.
- اعتمادبهنفس پائین
افراد با اعتمادبهنفس پائین مدام تلاش میکنند خود را در دیگران پیدا کنند تا اینکه فردی باشند که میخواهند باشند. ممکن است شکست بخورید، ولی تا زمانی که تلاش خود را متوقف نکنید شکست نمیخورید.
خود را بهعنوان کسی ببینید که به سمت هدفش در حرکت است و صبر و استقامت خود را برای مدت طولانی نگه دارد.
- اعتقاد به سرنوشت
معتقد بودن به سرنوشت، از مسئولیتپذیری افراد در زندگی جلوگیری میکند. آنها موفقیت و شکست را به شانس نسبت میدهند.
به آینه نگاه کنید و با خود بگوئید، من هر روز تغییر میکنم. ممکن است نتوانید هر مرحله از زندگی خود را کنترل کنید، ولی نسبت به چیزی که میدانید کنترل بیشتری دارید و مسئول خوشحالی و موفقیتهای خود هستید. نگرش شما مقام شما را تعریف میکند و شما میتوانید “پائین” و “بیرون” را به “بالا” و “درون” تغییر دهید.