قدرت درونی میتواند در وجود شما تأثیرگذار باشد و شناختش باعث ارتقا شما گردد.
وقتی بیشاک جیک، برای اولین مصاحبه زنده آماده میشد، اصلاً نگران نبود. قبل اینکه خودش را معرفی کند، پشتصحنه منتظر بود، با دیگران راحت دست میداد و عکس میگرفت، آب میخورد و با گوشیاش بازی میکرد. به همان اندازه راحت بود که انگار روی صندلی نشسته بود.
من، آنقدر راحت نبودم. قبل اینکه او به صحنه بیاید، من باید از دیگران استقبال میکردم و آنها را آماده میکردم.
برخلاف جیک، که همیشه نصیحت میکرد، این اولین بارم بود که در روبروی گروهی از جمعیت صحبت میکردم.
من آرامآرام راه میرفتم. با خودم صحبت میکردم. عضلاتم سفت شده بود. در مورد همهچیزهایی که ممکن بود اشتباه پیش رود، تمرکز کرده بودم…..اگر فراموش میکردم چه میشد؟
باور ما به قدرت درونی موفقیت، فقط در مورد دانستن ما از دنیای اطراف ما و قدرت ذهن درونی ماست.
ولی بعد آن، بر اساس حرفهایی که مردم خارج صحنه میزدند، همهچیز خوب پیش رفت.
بعد اینکه من سخنرانیام را تمام کردم، به یاد آوردم در چهکاری دوست دارم موفق باشم؛ هرروز برای این کار بیدار میشوم. بعضی روزها به چیزی توجهی نمیکردم، حتی خودم. ولی روزهای دیگر حرکت خودم را شروع کردم، بر ترس خودم در مورد صحبت در انظار غلبه کردم.
وقتی جیک به صحنه رفت، آن روز بهترین صبح من بود. او در شلوغی گفت؛ “استرس یک شاخص است.” “یک فایده است.
به شما کمک میکند محدودیتهای قدرت درونی خود را بشناسید.” او توضیح داد؛ وقتی ما استرس داشته باشیم، باید جشن بگیریم. باید محدودیتهای خود را به جلو پیش ببریم. ما باید رشد کنیم.
ویسدوم هم مانند جیک در یک شماره دیگر مصاحبه داشت. اعتقاد ما به موفقیت این است که دنیای اطرافمان را بشناسیم، بدانیم چگونه با آن تناسب داریم و قدرت درونی خود را بدانیم. هر داستان در اینجا برای این است که اعتقاد خود را افکار مثبت تغییر دهید.
در مورد جیک، ما فهمیدیم او چگونه سختترین شرایط را برای خود ایجاد کرد، و پائین صخره را به یک تیرکمان برای پرتاب به بلندیهای جدید تبدیل کرد.
در داستانهایمان، ما خوبی را در دنیا و نزدیکترین افرادمان قسمت میکنیم. ما به شما را به اتحاد با دیگران دعوت میکنیم، اعتماد داشته باشید و شما را به مهمترین قسمت یعنی خودتان دعوت میکنیم.
اعتمادبهنفس چیزی هست که ما همیشه دنبالش هستیم، ولی نمیتوانیم بدون اینکه خودمان را آزمایش کنیم، به آن درست برسیم. جمی فردلندر باورهای خودش را آزمایش کرد و جیسوس جیمز از طریق احساساتش در مورد هویت خودش فکر کرد. هر دو روش مفید هستند.
ما همه به چیزهایی اعتقادداریم، چیزهایی که ما را پایدار نگهداشته و ما را تعریف میکند. ولی وقتی دقت میکنم، میبینم مهمترین باور ما میتواند این باشد که هر کار خود را به بهترین صورت انجام دهیم.
من میدانم با انجام دادن کارهای خود و خواندن درس از این مطالب در مورد موفقیت، شما کار خود را به بهترین شکل انجام میدهید.