وودن از تعریف خود برای موفق شدن نه فقط برای زندگی شخصی، بلکه وسیلهای برای پیشرفت استفاده میکند.
موفق شدن همان از آرامش ذهن ماست که از رضایت ما ناشی میشود و در نتیجه تلاش ما در بهترین شکل ممکن بهدستآمده است.
او میگوید “یک مربی فقط این کار را انجام میدهد، نه بیشتر”اگر شما وظیفه خود را به خوبی انجام دهید موفق شدن در دسترس است و آن امتیاز واقعی مهم نیست چه مطلوب باشد یا نامطلوب.
ولی، وقتی در انجاموظیفه خود به بهترین صورت شکست خوردید، شما شکست خوردید حتی اگر امتیاز مطابق میل شما بوده باشد.
اگر به بهترین شکل وظیفه خود را انجام دهید، میتوانید و پیروزی در آن است.
نگران نباشید داشتن احساس خوب در مورد تلاشتان، اگرچه کافی نیست، این معنی را نمیدهد که شما نباید برنده باشید.
شما باید به افراد خود یاد دهید چگونه بازی کنند تا برنده باشند و هر چیزی را در توان خود انجام دهید طوری که اخلاقی و صادقانه باشد تا برنده شوید.
من افرادی که اشتیاق قوی برای موفق شدن ندارند و سخت بازی نمیکنند و با شدت اهداف خود را به انجام نمیرسانند را نمیخواهم.
ولی میخواهم بتوانم احساس کنم و میخواهم افرادم هم صادقانه احساس کنند به بهترین شکل کار کنند طوری که توانایی آن را دارید که پیروزی و موفق شدن در آن است و کمتر از آن تقلب است.
او اضافه کرد “درمجموع موفق شدن هرچه باشد من آن را داشتهام یا ممکن است نه تنها این ایده را کمکم به افرادم القا کنم بلکه برای ماندن آن برای خودم بخواهم” او نه تنها این فلسفه را در کمک به افراد همگروه خود به کار گرفت، بلکه در الهام بخشیدن به افرادی که در موفقیت در زندگی شخصی و کاری خود تمرکز میکنند.
برای مثال، رافر جانسون یک بازیکن بسکتبال در ۱۹۵۸ – ۵۹ بود و برنده مدال طلا در المپیک شد.
او یک ورزشکار فوقالعاده مستعد بود، که وقتی جانسون اول به روستای کینگس برگ در کالیفرنیا رسید، برافروخته شد و از بزرگی شهر و سطح رقابتی که با آن مواجه شد، ترسید.
همهچیز تغییر کرد، وقتی جانسون برای تمرین بسکتبال رفت.”مربیوودن به همه گفت، او ازهر کدام از ما بهطور جداگانه خواست تا ما بهعنوان یک ورزشکار و دانشآموز تا میتوانیم خوب باشیم.”مربی اصرار کرد بازیکنان خودشان قدرت خود را بهعنوان بازیکن گسترش دهند.
“در مورد دیگری نگران نباشید، فقط تمرکز کنید وظیفه خود را به بهترین صورت انجام دهید.”
از آن روز به بعد، جانسون دیدگاه خود را تغییر داد و فهمید برای بهتر بودن بر هر چیزی تأثیر بگذارد. “اجرای بعدی من در المپیک ۱۹۶۰، در رم برگزار شد، فقط در بهترین بودن خودم تا اندازهای که میتوانم تمرکز کردم.” او گفت “در مورد امتیاز، مدال و یا جایزه نگران نباشید، از دیگری نگران نباشید، فقط تمرکز کنید چگونه بهترین صورت میتوانید انجام دهید. که ساده است.”
بهجای اینکه بر موفق شدن تمرکز کنید، مربی اصرار کرد بر پیشرفت در ورزش و کار کردن با تمام ذهن تمرکز کنند که ارزش تجربه چیزی بیشتر از ارزش آن است.
وقتی فشار بیشازحد باشد، هم مربی و هم بازیکنان اجازه نمیدهند تا فشار بر عملکرد آنها تأثیر بگذارد. آنها فقط با بهترین بودن خوشان تمرکز میکنند و چیزهایی را که بتوانند کنترل کنند.
یک مربی میگوید “چیزهایی که ما نمیتوانیم کنترل کنیم، ما را نگران میکند، چیزهایی که بتوانیم کنترل کنیم کمتر نگران میکند.”