من به مشکلات نداشتن پول کافی فکر کردهام. من در یک شهر کوچکی رشد کردم که دارای رکود اقتصادی بوده است. شهری با آبوهوای بد و اقتصاد پائین بود.
من یکبار به یاد میآورم که بخاریام خراب شده بود. هوا شدیداً سرد بود و حتی به ۲۰ تا ۳۰ درجه زیر صفر میرسید. به نقطه انجام رسیده بود و من پول کافی برای تعمیر بخاری نداشتم. والدینم منتظر حقوق بودند که آخر دو هفته دیگر به آنها بدهند.
وقتی شما با ۴ بچه در یک خانه بدون بخاری باشید که دمای هوا هم به زیر ۲۰ درجه رسیده باشد، چهکار میکنید؟
مادرم میرفت و از جایی که میتوانست برای ما کیسهای برای خواب، پوست حیوانات و روانداز برای ما میآورد. او چادر را پهن میکرد و بچهها را در آن میگذاشت. حتی برق بعضی جاها داشتند و ما همانجا برق نداشتیم، آشپزی میکردیم و آنجا به سر میبردیم و منتظر حقوق بودیم.
پدر و مادرم همیشه خوب بودند. ما را سرگرم میکردند. پیاده به مدرسه میرفتیم و آنها میپرسیدند؛ “شب قبل چهکار کردی؟” ما میگفتیم دیشب در چادر در اتاق نشیمن بودیم. من هیچ حرفی نداشتم آنقدر اوضاع وخیم بود. من با هیچ بزرگ شدم، ولی با همهچیز رشد کردم.
گاهی اوقات شما پول ندارید تا خود را سرگرم کنید، یا کاری انجام دهید، ولی گاهی اوقات باوجود نداشتن پول کافی میتوان کارهایی برای انجام دادن جور کرد.
پدر و مادرم خیلی کار میکردند. و من نمیدانستم چطور میتوانند ۴ بچه را بزرگ کنند. بعد آن، من دنبال نویسندگی رفتم، برای مربیگری تلاش کردم و سعی کردم فیلمی مثل همین داستان بسازم. مبارزه میکردم. چهکار کردم؟ چگونه بر مشکلات غلبه کردم.
- از خود شروع کنید نه از حساب بانکی خود
اگر ثروت شما پائین است، ارزش شما در بازار نیز پائین است. اگر خودتان ارزشی برای خود قائل نشوید، دیگران نیز ارزشی برای شما قائل نمیشوند.
شما باید بدانید که کارهایی برای انجام دادن دارید، حتی اگر ندانید سهم شما چقدر است. اگر واقعاً برای رسیدن به سطح دیگر از موفقیت مالی تلاش میکنید، باید در صحنه باشید و واقعیت را از آن خود کنید.
- مسئولیتپذیر باشید
هرچقدر الآن مشکل داشته باشید، کار شماست و بر شانههای شما تا آن را انجام دهید. ممکن است نیاز باشد کمک بگیرید. ممکن است نیاز باشد آموزش ببینید. شاید حمایتهایی داشته باشید، ولی کار شماست تا در مسیر درست قرار بگیرید. هیچچیز یهویی اتفاق نمیافتد. نمیخواهید خوششانسی بیاورید یا برنده قرعهکشی شوید.
دو چیز وجود دارند که زندگی شما را تغییر میدهند. ممکن است یکی از دو اتفاق برایتان بیفتد، مثلاً برنده قرعهکشی شوید یا ارثیه به شما برسد. دومین چیز ممکن است از اتفاق اول به وجود آید. این موقع اشتیاق و طمع شما بیشتر میشود و با اشتباه بیشتر آن را از خود دور میکنید.
- اگر نمیتوانید کمک کنید به ارزش بسیار اضافه کنید
شما نمیتوانید درآمدی داشته باشید اگر چیزی برای فروش نداشته باشید. باید چیزهایی را بفروشید. پیشنهاد شما چیست؟ چه چیزی میفروشید؟
شما توانایی خود را برای کمک کردن میفروشید. شما شخصیت خود و توانایی خود را برای دادن چیزهای باارزش به دنیا را میفروشید. ولی شما باید دنیا را برای همکاری خود متقاعد کنید، سخت کارکنید و دقت کنید و به چیزی که میخواهید برسید. اگر نتوانید این کار را کنید، پس نمیتوانید پیشرفت کنید. نمیتوانید سرمایهگذاری کنید بسازید.
شما باید برای تغییر اطراف خود قدرت کافی را پیدا کنید و وقتی آن را در خودتان یافتید، میتوانید هر کاری انجام دهید.
اگر یک کارآفرین هستید؛ آیا تولیدات خاصی دارید، یک برنامه یا خدمات خاصی به دنیا ارائه میدهید؟ چگونه خدمات خود را به دنیا ارائه میدهید؟ آیا بازاریابی شما در سطح جهانی است؟ آیا توزیع، توانایی و خدمات شما در سطح جهانی است؟ اگرنه، به شماره گرفتنهای خود ادامه دهید. شما بهعنوان رابط پول خوبی به دست میآورید.
اگر یک کارمند هستید؛ وقت این است که نگاهی به اطراف بیندازید. در شرکت دوباره بررسی کنید. چهکاری را میخواهید یاد بگیرید و در چهکاری همکاری میکنید؟ شما باید نامههایی که هرروز روی میز شما قرار میدهند را نیز بررسی کنید. شما باید پوشه و میز خود را نگاه کنید و از خود بپرسید، چگونه میتوانم به ارزش آن اضافه کنم؟ این کاری است که هرروزه باید انجام داد.
- همکاری کنید
شما باید غرق در همکاری با هرکسی شوید. شما باید ایدههای جدید به میز بیاورید. درواقع، شما باید تصمیم بگیرید کمک کنید. اگر بخواهید از جای خود پرواز کنید و بلند شوید، پس بلند شوید و زندگی کنید.
مشارکت بیشتری در کار داشته باشید. به اطراف نگاه کنید و به هرکسی که میتوانید کمک کنید، با هر کس میتوانید همکاری کنید، به هر کس میتوانید یاد بدهید و یاد بگیرید. چگونه میتوانید رکن اصلی پیشرفتها، کمک کردن و بیشتر کردن ارزشها باشید؟ شما شایستگی آن را دارید. به افراد توجه کنید و ارزشها و ایدههای جدید بیفزایید.
- وقت خود را با کار بیهوده تلف نکنید
بعضی افراد خیلی سرگرم کارند. ولی نباید وقت خود را سرگرم کارهای بیهوده کنند. آنها راه را اشتباه میروند. آنها میدانستند باید از ۵ سال پیش آن کار را ترک میکردند، ولی جرأت روبرو شدن با خودشان را در مقابل آینه ندارند و میگویند، امروز روز من است و باید تصمیم به ترک آن بگیرم.
اگر در مسیر شما اشتباهی وجود دارد، با آن روبرو شوید. هیچوقت با مسیر اشتباه پول زیادی به دست نمیآورید. و اگر اشتباه رفتید احتمالاً کارهای اشتباه دیگری انجام میدهید. آیا چنین حسی دارید؟ برای اینکه هیچ منطقی در آن نیست. باعث میشود پول را از راه اشتباه به دست آورید، و تبدیل به آدمی میشوید که پول برایش آخر همهچیز است.
- روز خود را گرامی بدانید
زندگی بهطور غیر باوری برای شما ارزش میآورد. اگر واقعاً برای روز خود ارزش قائل شوید، روزتان مهم میشود و به اهداف خود میرسید.
مردم در پایان احساس شکست میکنند، برای اینکه روزشان برای آنها مهم نیست. آنها شکست خوردند برای اینکه روز خود را مهم نمیدانند. آنها وقت خود را با خواندن شایعات مقالات و اینترنت تلف میکنند. آنها هیچ کاری برای پیشرفت شخصی و حرفهای خود انجام نمیدهند. پس این روز را مهم بدانید.
فردا را جدی بگیرید. از خود بپرسید چگونه میتوانم روزم را باارزش کنم. واقعاً در روز کارکنید، بارها و بارها این کار را انجام دهید و از خود بپرسید، چگونه میتوانم خدمت کنم؟ چگونه میتوانم همکاری کنم؟ به موفقیتهای یهویی و طولانیمدت میرسید. میبینید جادو میشود.