شما بهعنوان یک کارآفرین لازم نیست متخصص فیزیک نظری باشید تا ویژگیهای مشترک با آلبرت انیشتین داشته باشید.
انیشتین به معیار هوشمندی تبدیلشده است و این در حالی است که افراد معدودی در جهان توانستهاند اندیشهها و نظریههای او را درک کنند. وی در طول عمر خود از طریق سخنان و رفتارش، راه موفقیت را به همه نشان داد.
کارآفرینها بیش از آنکه فکر میکنند، با آلبرت انیشتین وجه مشترک دارند. آیا شما یک انیشتین کوچک در درون خود میبینید؟ در این مطلب به چند ویژگی مشترک بین انیشتین و کارآفرینها اشاره میشود. اینها ویژگیهایی هستند که در تمام کارآفرینهای موفق مشاهده میشود.
- قدرت تصور
انیشتین معتقد بود تصور مهمتر از دانش است.
هرروز میلیونها نفر از اینترنت استفاده میکنند و در آن به جستجوی اطلاعات موردنیاز خود میپردازند. اما لری پیچ و سرگی برین بودند که تصور کردند حتماً راه بهتری برای جستجو در این شبکه وجود دارد و آنها بر مبنای همین تصور، اقدام کردند و سایت گوگل تأسیس شد. این دو نفر آن قد دانش فنی داشتند که بدون کارآفرینی هم بتوانند در هر شرکت نرمافزاری مشغول به کار شوند، اما با ظهور این تصور در ذهنشان تحولی بزرگ در دنیای اینترنت به وجود آوردند.
- همواره پرسیدن
انیشتین میگفت: موضوع مهم این است که پرسیدن را متوقف نکنید.
یکی از مهمترین سؤالاتی که هر کارآفرین میتواند از خود بپرسد، این است که چطور میتوانم کار را بهتر انجام دهم؟ چه خدماتی ارائه میکنید؟ به تولید کالا اشتغال دارید؟ تنها راه جذب مشتریهای جدید و حفظ مشتریهای پیشین، بهبود خدمات و کالاهایی است که در اختیار مشتری قرار میدهید. این فرآیند را در تمام محصولات شرکتهای موفق مشاهده میکنیم. کارآفرینهایی که در این حوزه فعال هستند، کمترین تأثیر را از رکودهای اقتصادی متحمل میشوند. اگر انیشتین از پرسیدن اجتناب میکرد، ما امروزه بهجای داشتن نظریه کامل نسبیت، افکار پراکنده او را در این زمینه در اختیار داشتیم.
- مسائل قدیمی، شیوههای جدید تفکر
انیشتین میگوید: نمیتوانیم پاسخ پرسشها را با همان نظام فکری که با آن پرسشها را مطرح کردیم حل کنیم.
در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ ناشران کتاب همواره از یک روش وقتگیر برای انتشار استفاده میکردند تا آنکه یکی از آنها تصمیم گرفت از روش دیگری استفاده نماید تا سرعت انتشار بالا رود. اکنونکه ۶۰ سال از آن زمان میگذرد هر دو روش هنوز هم مورداستفاده قرار میگیرد.
کارآفرینها هرگز نمیتوانند با همان فرضیاتی که مشکل را مطرح کردند، به حل آن بپردازند. هرروز مشکلات جدیدی مطرح میشود و موانعی به وجود میآید. اگر کارآفرینها توان حل مشکلات با مفروضات جدید را نداشته باشند در همان مراحل اولیه از حرکت بازمیمانند.
- درک شهودی
انیشتین معتقد بود تنها امر ارزشمند درک شهودی است.
انیشتین در حوزه فیزیک نظری تحقیق میکرد و برای پیشرفت در تحقیقات خود مجبور بود به درک شهودی خود تکیه کند. کارآفرینها نیز هرروز باید همین کار را انجام دهند. پیشبینی آینده و شرایط آن تااندازهای با توجه به شاخصهای موجود مسیر است. اما هیچکس نمیداند آیا محصول و خدمتی جدید موردتوجه مصرفکنندگان خواهد گرفت یا نه. در اینجاست که درک شهودی به کمک کارآفرینها میآید.
تحقیقات نشان میدهد بسیاری از بزرگترین موفقیتهای سده بیستم، حاصل اقداماتی بود که کارآفرینها برمبنای درک شهودی خود انجام دادند.