Home / زندگی / ترس را به‌عنوان یک عامل انگیزشی استفاده کنید
ترس
ترس داشتن

ترس را به‌عنوان یک عامل انگیزشی استفاده کنید

حرف‌هایی که درباره غلبه بر ترس به خاطر رسیدن به موفقیت گفته می‌شوند، اکثراً با نیت‌های خوب همراه هستند، ولی ممکن است بیشتر باعث ترس شما شوند.

یک نکته مهم وجود دارد. ترس یک عامل محرک است تا از یک مسیر بیرون بروید و حرکت خود را تنظیم کنید، ولی زندگی با یک حالت مداوم از ترس مخرب است. فکر می‌کنم ترس مثل یک سفینه است که به بالا می‌رود و کمک می‌کند از نیروهایی که به‌اجبار به شما وارد می‌آیند رها شوید.

ترس می‌تواند به‌طور موقت مفید باشد. و چیزهایی هستند که به خاطر دوست داشتن به آن‌ها حرکت روبه‌جلوی شما خود را ادامه می‌دهید.

در ادامه چهار روش هستند که می‌توانید با آن‌ها از ترس به‌عنوان سوخت استفاده کنید:

ترس زندگی

  1. سختی را قبول کنید

یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای رسیدن به‌راحتی شما این است که بخش راحتی خود را به ناراحتی تبدیل کنید. اجازه دهید بگویم سارا دوست داشت هر شب به‌جای کار کردن، به تماشای ساحل برود. وقتی خودش را مجبور به کار کردن کرد، هیچ‌وقت لذت آن مثل تماشای تلویزیون نبود.

حتی با دوستش حرف زد که اگر نوشتن مقاله‌اش را تمام نکرد پیشنهاد دادن ۱۰۰ دلار به او داد. ولی سارا چه‌کار کرد تا توانست هر هفته مقاله خود را تمام کند؟حالا دیگر تلویزیون دیدن و ننوشتن مقاله سخت‌تر از نوشتن مقاله بوده است.

او می‌ترسید پول خود را از دست بدهد و به عبارتی از شکست می‌ترسید. مسئولیت یک‌راه است تا راحتی خود را به‌سختی تبدیل کنید، البته راه‌های دیگری نیز وجود دارند. از خود بپرسید؛ چگونه می‌توانم قسمت آسایش خودم را به سخت‌تر از الآن تبدیل کنم تا بدانم روبه‌جلو حرکت می‌کنم؟

“ترس به همان اندازه عمیق است که ذهن اجازه می‌دهد.”

  1. به حامیان بیشتر از دشمنانتان توجه کنید

معمولاً یک ترس وجود دارد و آن این است که اگر مردم از من انتقاد کنند چه می‌شود؟ ممکن است باعث شوند احساس بدی داشته باشم و درنتیجه، من به فکر مردم توجهی نکنم و نتوانم به آن‌ها کمک کنم. این را هم در نظر بگیرید؛ توجه نکردن به فکر مردم برای بعضی افراد غیرممکن است.

ترس از انتقاد چیز عادی است. راز این است که توجه بیشتر به کسانی داشته باشید که سود بیشتری دارند. ترس از اجازه دادن می‌تواند یک محرک قوی باشد.

تیم فریس این عقیده را داشت که ترجیح می‌دهد با هزاران طرفدار از کارهای خود بحث کند که تا اینکه با ده هزار نفری صحبت کند که با او موافق نیستند.

ترس در ایجاد انگیزه

  1. اهدافی که در آینده دارید را تحقق می‌بخشید

اگر آرزوی بزرگ نداشته باشید، به خاطر اجتناب از شکست ممکن است دنبال کارهای کوچک بروید. به‌جای اینکه از ناامیدی فرار کنید، چه می‌شود ترس از ناامیدی را به نفع خود استفاده کنید؟

تصور کنید ۱۰ سال رؤیای خود را در آینده دنبال نکنید. ۱۰ سال گذشته را مرور می‌کنید و فکر می‌کنید چگونه از فرصت‌ها دور بوده‌اید و در حد وسط مانده‌اید. این احساس چگونه است؟

فکر کنید زمان مرگتان رسیده است. روی سنگ قبرتان می‌نویسند؛ او یک فرد معمولی بود که هیچ اثربخشی نداشته است. چه احساسی پیدا می‌کنید وقتی تصمیم گرفتید آن را کامل در زندگی خود اجرا کنید؟

شما ممکن است در زندگی خود به کمتر از کاری که انجام داده‌اید برسید یا اینکه نتوانید آن را تمام نکنید، و کارهایی که نشان دادید بیشتر یک فریب باشد. کمی ناامیدی می‌تواند کمی رنج‌آور باشد، اما ناامیدی اصلی از اینجا منشأ می‌گیرد که فکر کنید زندگی شما تلف‌شده است، که می‌تواند عذاب‌آور باشد.

از خود بپرسید، آیا بهتر است موقت به خاطر یک آرمان بزرگ سختی بکشم یا ناامید از این باشم که نتوانستم بهترین توانم را اجرا کنم؟

هیچ‌وقت از سعی کردن برای چیزهای جدید نترسید، به یاد داشته باشید، کشتی‌های آماتور، حرفه‌ای‌هایی مانند تایتانیک می‌سازند.

  1. از ترس به‌عنوان یک مربی استفاده کنید

“من نمی‌توانم آن را انجام دهم.” به‌ظاهر، این‌یک باور محدودکننده است که به خاطر ترس ایجادشده است. اگر باور نداشته باشید که به هدف خود می‌رسید، چه فرصت‌های دیگری دارید تا از ته دل آن‌ها را بخواهید انجام دهید؟

چه می‌شود اگر ترس به شما کمک کند سعی کنید چیزهای جدید را یاد بگیرید؟ چیزهای زیادی وجود دارند که واقعاً نمی‌توانید آن‌ها را تکمیل کنید، ولی مشکلی نیست.

ممکن است نیاز باشد شما این کارها را در این شرایط انجام دهید تا بتوانید خیلی از چیزها را برای خود روشن کنید. “من نمی‌توانم خودم تنهایی آن را انجام دهم، ولی ما می‌توانیم با هم آن را تکمیل کنیم.” حالا دیگر شما باور دارید خیلی از کارها را می‌توانید به‌تنهایی و بدون کمک دیگران انجام دهید.

ترسیدن از اینکه نمی‌توانید انجام دهید می‌تواند انگیزه‌ای باشد تا دنبال مربی بگردید، یک گروه بسازید و مهارت‌های خود را توسعه دهید.

به‌جای اینکه فقط بر این تکیه‌کلام‌های مثبت تکیه کنید تا ترس خود را نادیده بگیرید، با اعتراف به ترس خود شاید بتوانید راه‌های بهتری پیدا کنید و درس‌های بیشتر بگیرید.

وقتی شما می‌فهمید که از ترس چیزی یاد می‌گیرید، ترس خودبه‌خود از بین می‌رود. از خود بپرسید؛ “ترس چه چیزی به من می‌تواند یاد دهد؟”

کدام‌یک از این چهار موارد بالا را تا حالا انجام داده‌اید که باعث تغییر ترس شما شده است؟

نظرتان را بفرمایید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.